خواننده ای که اگر شجریان صدای او را داشت جهان را فتح می کرد!

به گزارش وبلاگ سحر وب، قصد صحبت از خواننده ای را داریم که محمدرضا شجریان درباره او گفت: اگر صدای وی را داشتم جهان را فتح می کردم.

خواننده ای که اگر شجریان صدای او را داشت جهان را فتح می کرد!

به گزارش ، علیرضا افتخاری از محبوب ترین خوانندگان موسیقی ایران به شمار می رود که بعضی پژوهشگران و اساتید این حوزه، وی را به عنوان برترین خواننده پس از انقلاب نامیده اند. به جهت جسارت و شجاعت افتخاری در آزمودن مقام ها و سبک های مختلف موسیقیایی پاپ و سنتی به وی لقب مردهزارچهره موسیقی ایران نیز داده شده است. افتخاری در 1389 پیروز به اخذ نشان چهره های ماندگار شد.

فرایند و جهت فعالیت کاری و حرفه ای علیرضا افتخاری به غایت جهت پرفراز و فرود و پرنوسانی بوده است و زندگی شخصی و خانوادگی وی نیز از تیررسی این حواشی و جنجال ها دور نمانده است. علیرضا افتخاری از زمان روی آوردنش به موسیقی پاپ و سنتی و با خواندن آلبوم نسیما در 1380 خورشیدی و آلبوم شکوه عشق با نقدها اهالی موسیقی سنتی روبرو شد. ناگفته نماند که آلبوم نسیمای علیرضا افتخاری با استقبال فراوانی روبرو شد، این آلبوم ساخته فضل الله توکل بود که برپایه گام ها و دستگاه های موسیقی سنتی و با رنگ بوی مدرن و امروزی تنظیم شد. استقبال فراوان از آلبوم نسیما، پاسخ محکمی به نقدها منتقدان بود، اما بیشترین نقدها به آلبوم شکوه عشق علیرضا افتخاری به آهنگسازی فریدون خرسند بود که حتی دامنه نقدها به آلبوم های بعدی ساخته فریدون خرسند هم تسری یافت. بیشتر منتقدان سبک خواندن، اشعار، تنظیم و ترکیب ساز بندی این آلبوم ها را نامناسب می دانستند. علیرضا افتخاری در برنامه تلویزیونی شب شیشه ای به این نقدها اینگونه پاسخ داد: من تابه حال ده ها ابوعطا خوانده ام ده ها افشاری و چندین سه گاه و همه مانند هم بوده است. من حق دارم به عنوان یک خواننده تجربیات جدید داشته باشم. برای افتخاری بعد از رضایت خدا و مردم بازگشت سرمایه سرمایه گذاران مهم است.

علیرضا افتخاری در پاسخ پرسش و انتقاد مجری که چرا اینقدر پیاپی آلبوم منتشر می کنید، نیز گفت: علیرضا افتخاری اهل خوش نشینی نیست که سالی یک آلبوم بدهد. من با آهنگسازان جوان کار می کنم و بدین صورت به فعالیت هنری ام به صورت فعال ادامه می دهم و به پرورش آهنگسازان جوان یاری می کنم.

علیرضا افتخاری مهیاری در دهم فروردین 1337 خورشیدی در اصفهان دیده به جهان گگردد. وی از همان کودکی بسیار خوب و رسا می خواند. آموزگار نخست افتخاری استاد طباطبایی نوازنده روشندل ویولون بود که به پیشرفت افتخاری یاری های شایانی کرد به طوری که صفحاتی از افتخاری در نوجوانی به وسیله شرکت رویال در استودیو طنین ضبط شد.

اما وقتی افتخاری در 14 سالگی نزد جلال الدین تاج اصفهانی افتخار شاگردی نصیبش شد، تاج اصفهانی وی را از خواندن و ضبط صفحه بر حذر داشت و یادگیری کامل ردیف ها را از وی خواست. افتخاری با پشتکار و علاقه خاصی فرموده های استاد را آویزه گوش خود می کرد و سعی داشت که بیشترین بهره را از یکی از تاثیرگذارترین چهره های موسیقی ایران ببرد. تاج اصفهانی علاوه بر گنجینه های موسیقی ایرانی، دارای منش های اخلاقی نیکویی هم بود که زبانزد خاص و عام است و یکی از آموخته های تاج به تمامی شاگردانش در وهله نخست همین منش های اخلاقی بود. شاگردی استاد بزرگی، چون تاج اصفهانی نقطه عطفی در زندگی هنری افتخاری بود به طوری که افتخاری پیروزیت هایش را مرهون استاد تاج می داند و از ایشان همواره به احترام و نیکی یاد می نماید.

علیرضا افتخاری در 1357 خوشیدی با حضور بزرگانی نظیر داریوش صفوت، مهدی فروغ، علی اکبر شهنازی و علی تجویدی در آزمون باربد پیروز به کسب رتبه نخست شد. او درباره آن دوران و جایزه باربد گفته است: استاد شهنازی دستش را روی دوشم گذاشت و فرمود که مواظب خودت باش تو دیگر خواننده این کشور شدی. من هم زانو زدم و دست ایشان را به احترام بوسیدم.

افتخاری در 1360 خورشیدی که تاج اصفهانی به دیار باقی شتافت، نزد غلامرضا دادبه رفت. استادی که با وجود اینکه استاد معروفی در زمره موسیقی ایران نبود، اما دارای گوش و هوش موسیقایی قوی بود و سهم به سزایی در احیای سبک دشتستانی داشت. دادبه با افتخاری آواز و دو بیتی محلی و نیز صداسازی کار کرد. محمدرضا شجریان اینچنین از دادبه می گوید: از سال 1358 خورشیدی و بعد از انقلاب، من با آقای دادبه یکی از اساتید اندیشه و مردی عارف که سررشته موسیقی داشتند، آشنا شدم و در جلسات راجع به دیدگاه هنر و بنیاد های هنر و جامعه شناسی هنر و دوران شناسی هنر صحبت و بحث می کرد … ردیف و تصنیف کار نمی کردند و یک مقدار شیوه دشتستانی را از ایشان گرفتم. شاید مهم ترین بخش زندگی هنری من آشنایی با ایشان است و درک کلاس ایشان از 1358 خورشیدی که هنوز هم ادامه دارد.

افتخاری در فاصله 1362 تا 1363 خورشیدی آلبوم آتش دل را به یاد استادش تاج اصفهانی خواند. وی در همین سال ها نزد بزرگانی نظیر حسن کسایی و جلیل شهناز هم کسب علم می کرد به طوری که درباره کسایی می گوید: روزی با استاد کسایی سه گاه کار می کردیم و استاد از اول سه گاه؛ خیلی تشنه بودند، اما تا آخر سه گاه این عطش پابرجا بود و همچنان ادامه می دادند.

افتخاری بعد از آتش دل بنا بر فرموده پدرش، تا سه سال نخواند و بعد از سه سال با موافقت او کار هایی نظیر راز و احتیاج با حسین علیزاده و مهروزان با محمد علی کیانی نژاد را اجرا کرد.

افتخاری در سال های اولیه دهه 60 خورشیدی؛ اجرا های خصوصی نیز به همراه اساتیدی، چون حسن کسایی؛ حبیب الله بدیعی، غلامحسین بیگجه خانی و جلیل شهناز داشت که البته این آثار تک نسخه ای بودند و هیچگاه منتشر نشدند.

برای نخستین بار در 1363 خورشیدی با آوازی به نام قصه گیسو در ماهور و با نی محمد علی کیانی نژاد در سریال تلویزیونی امیرکبیر صدای ایشان از تلویزیون پخش شد.

اواخر دهه 60 خورشیدی برای علیرضا افتخاری با کنسرت های پیاپی در کشور های مختلف مصادف شد و از این کنسرت ها می توان به کنسرت راه ابریشم در 28 شهر و کنسرت آلمان (مقام صبر به همراهی پرویز مشکاتیان) اشاره نمود. در یکی از همین کنسرت ها در ونکور کانادا شایعه بمب گذاری در سالن سبب شد که افتخاری به مدت 6 ساعت بدون امکانات صوتی در فضای آزاد برنامه اجرا کند که خود افتخاری هم از 6 ساعت خواندن پیاپی هنوز متعجب است آن هم بدون امکانات صوتی!

افتخاری در 1368 خورشیدی در ژاپن با عارفی آشنا می گردد که در پی این آشنایی به ختن چین نزد ایشان رفته و در آنجا عرفان و سلوک عرفانی را تجربه می نماید. به طوری که در بازگشت در آثارش تحول پیدا می نماید و احساساتش در حین خواندن به طور کامل تغییر می نماید.

ناگفته نماند که افتخاری نخستین فردی بود که بعد از انقلاب، اشعار حافظ را به صورت ترانه و تصنیف خواند. تصنیف هایی نظیر روز هجران و نفس باد صبا از این گونه اند.

او در اوایل دهه 70 خورشیدی با ارایه آثاری نظیر نازنگاه، نیلوفرانه، سروسیمین، یاد استاد و ... تبدیل به چهره ای شناخته شده نزد مردم شد. در همین سال ها در برنامه تماشاگه راز به همراهی اساتیدی نظیر جلال ذوالفنون، بهزاد فروهری و شهریار فریوسفی به اجرای آثاری بداهه خوانی و نیز قطعات ضربی پرداخت که نمونه ای از این آثار در آلبوم مستانه و شب عاشقان بعد ها عرضه شد.

در اواخر دهه 70 خورشیدی نیز کنسرت ها از سر گرفته شد، اما این بار در کشور های اروپایی و آمریکای شمالی که نمونه ای از این کنسرت ها، کنسرت لندن محسوب می گردد که آلبوم آن در 1385 خورشیدی منتشر شد. از 1375 تا 1389 را می توان دوره اوج افتخاری به شمار آورد که به طور متوسط پنج آلبوم در سال می خوانده است.

سومین و آخرین دوران کاری افتخاری از 1389 خورشیدی تا اکنون را در برمی گیرد که بسیار کم کار بوده و به طور متوسط چهار سالی یک آلبوم را ارایه داده است.

علیرضا افتخاری تا پیش از 1380 خورشیدی یک خواننده کم حاشیه محسوب می شد که کم تر مصاحبه می کرد و به ندرت کنسرت برگزار می کرد، اما از آخرین سال های دهه 70 و اوایل 80 خورشیدی در برنامه های تلویزیونی مانند: کاروان و ضیافت با اجرای سهیل محمودی مجری و ترانه سرا ظاهر می شد به صورت بداهه به خوانش آواز و تصنیف می پرداخت.

افتخاری در دوران آغازین فعالیت موسیقیایی خود به مکتب اصفهان و روایت آوازی تاج اصفهانی وفادار بود. او در این دوران حدود 15 آلبوم خوانده که سیر تحول سبک افتخاری را به نمایش می گذارند. او با انتشار آلبوم آتش دل به توصیه فرامرز پایور در 1362 خورشیدی کار خود را آغاز کرد و با آلبوم نیلوفرانه در 1375 خورشیدی سبک آوازی خود را یافت. از معروف ترین آثار افتخاری در این دوران می توان به این آلبوم ها اشاره نمود: مهمان تو (جمشید عندلیبی)، شور عشق (فریدون شهبازیان)، راز و احتیاج (حسین علیزاده)، مقام صبر (پرویز مشکاتیان)، زیباترین (محمدجواد ضرابیان)، سرمستان و … اشاره نمود.

افتخاری در این دوران یک خواننده وفادار به موسیقی سنتی بوده و آواز های قابل توجهی نیز دارد. در ابتدای این دوران، حجمِ بیشتر آلبوم های او آواز بوده اند، اما در اواخر آن به ارایه یک یا 2 آواز در هر آلبوم و خواندن حدود 6 قطعه تصنیف رسید. این در حالی است که بعضی آلبوم ها نظیر امان از جدایی و تازه به تازه هر 2 از ساخته های محمد جلیل عندلیبی، به طور کامل فاقد آواز بوده اند و هر آلبوم 8 قطعه تصنیف داشته است. در این دوران بسیاری از تصنیف های افتخاری در میان مردم مشهور شد و به روی زبان ها افتاد از جمله تصنیف های: گل من چندین منشین غمگین، بسته دلم به موی تو تازه به تازه نو به نو، ای ساقی ما سرمستان، ای یادت از دل و جان در همه جا … لحظه لحظه می دود دلم به سوی تو و …. افتخاری در این دوران از آواز خوانی به طرف تصنیف خوانی و روایتی عامه پسند از موسیقی ایرانی سوق یافته است. در این دوران او رفته رفته از دیدگاه منتقدان که آواز را بیشتر می پسندیدند به سمت تصنیف و آنچه موسیقی عامه پسند دانسته می گردد، حرکت کرد. تعدادی از هواداران موسیقی سنتی، این را یک افول دانسته اند. هرچند شماری دیگر، آن را ستوده اند و خلق فضا های جدید می دانند.

دوره دوم فعالیت افتخاری همانگونه که پیش تر ذکر شد در فاصله 1375 تا 1389 خورشیدی سپری شد. در ابتدای این دوران افتخاری که به 40 سالگی نزدیک شده است، سبک و سیاق خوانندگی خود را می یابد و در ادامه این راه بهترین آثار خود را اجرا می نماید. خوانندگی آلبوم های دنبال دل به آهنگسازی علی تجویدی و همایون خرم و قلندروار به آهنگسازی عماد توحیدی در این دوران بود. در این دوره افتخاری بسیار پرکار و آلبوم های او بسیار پرفروش بوده اند. نیلوفرانه، یاد استاد و قلندروار در زمان خود، رکورد های فروش را جابجا کردند تا آنجا که نیلوفرانه پرفروش ترین آلبوم موسیقی ایران لقب گرفت.

در این دوران افتخاری آواز خواندن را حذف می نماید و تنها در چند آلبوم قطعاتی کوتاه آن هم در ردیف دشتی ارایه می دهد. افتخاری در این ایام تصنیف های بسیاری خواند و این قطعات را تکنیکی و شنیدنی اجرا کرد. آثاری از آهنگسازان پرشمار که گاه عالی و گاهی معمولی بودند. ریسک پذیری افتخاری در اجرای آثار متفاوت گاهی اوقات برای او دردسر های فراوانی فراوری کرد. خوانندگی آلبوم های پاپ سنتی شکوه عشق، شب کوچه ها و عطر مهر همگی به آهنگسازی فریدون خرسند که دارای فضای پاپ بودند و ملودی، تنظیم و ریتم آن ها با آثار پیشین افتخاری فاصله بسیاری داشت و بیشتر شبیه به آثار خوانندگان پیش از انقلاب بود.

نقطه عطف دوران کاری افتخاری، اهتمام او بر خواندن تصنیف و پرهیز از آواز بود که در همین دوره نمایان شد و به بلوغ رسید. در گذشته تصور بر این بود که خوانندگان توانا، آواز می خوانند و هرکه نمی تواند آواز بخواند به سراغ تصنیف می رود. به این صورت سطح تکنیکی تصنیف خوان ها از آوازخوان ها پایین تر بود. چراکه در گذشته مشهورترین تصنیف ها را بانوان می خوانند و آواز ها را آقایان. افتخاری که از همان آلبوم های نخستین خود نشان داده بود؛ در خواندن آواز بسیار ماهر است؛ حالا تغییر جهت داده بود؛ می خواست تصنیف خوان باشد و نه آوازخوان. او را باید نخستین خواننده ای دانست که میان آواز و تصنیف، دومی را ترجیح داد و باوجود میل موسیقی دانان حرفه ای به سراغ پاسخگویی به احتیاج عامه رفت؛ تصنیف خواند و از آواز چشم پوشید. او که نقد های گزنده را به جان خریده بود در این جهت مجموعه ای از آثار منتقد پسند را نیز اجرا کرد.

امروزه به نظر می رسد، راهی که افتخاری در پیش گرفت و تصنیف خوانی و اجرای تکنیکی آن را در اولویت قرار داد و گاهی پاپ خواند به وسیله شمار زیادی از خوانندگان جوان موسیقی سنتی نظیر: همایون شجریان، علیرضا قربانی و محمد معتمدی ادامه دارد.

در ادامه این گزارش اظهار نظر بعضی از بزرگان موسیقی و تاثیرگذاران این هنر محبوب و مردمی درباره علیرضا افتخاری آمده است:

اگر من صدای افتخاری را داشتم، جهان را فتح می کردم.

افتخاری، تنها ستاره ای است که در بعد از انقلاب ظهور نموده است.

تا صد سال آینده فکر نمی کنم خواننده ای مثل افتخاری پدید بیاید.

ارکستر و خواننده با آهنگ زنده است. این آهنگ است که می تواند خواننده را به اوج برساند و این را تجربه نشان داده است و برعکس آقای افتخاری باعث می شوند که آهنگ ها به اوج برسد کما اینکه آقای افتخاری خواننده بسیار خوش صدا و صاحب نامی بود و هست. به نظر من، آقای افتخاری یکی از بهترین خواننده هایی است که بعد از انقلاب ظهور نموده است. از نظر وسعت صدا و همچنین رنگ صدا و جذابیت صدا و به خصوص اطلاعاتی که در خصوص اشعار قدما به خصوص حافظ دارد. آقای افتخاری در کار هایی مثل نیلوفرانه و رازگشا به نحو بسیار مطلوبی و شاید بیش از توان خود ارج گذاشته است. با در نظر دریافت مطالب فوق و از آنجا که من علاقه شدیدی به صدای ایشان داشته و دارم گاهی متأثر می شوم که این خواننده دوست داشتنی چرا باید از کار های سست استفاده کند؟

علیرضا افتخاری بی شک یکی از بهترین و با استعدادترین خوانندگان ماست. علیرضا افتخاری، از آن دسته هنرمندانی است که در این شرایط کاری، همواره کار نموده؛ هر چند فرایند رو به بالا و پایینی داشته است. در این رفت و برگشتی که علیرضا افتخاری میان موسیقی سنتی و پاپ داشت، خیلی از هوادارانش را از دست داد.

مشکل بتوان توانایی های افتخاری در کار خود را در خواننده ای دیگر پیدا کرد. منظور از توانایی به قول قدیمی ها فقط شش دانگ خواندن و چهچهه زدن نیست. در عصر وسایل پیشرفته ضبط و پخش و در دوره ای که نود و چند درصد احتیاج های موسیقایی مردم به وسیله کالای صوتی تحصیل می گردد نه به وسیله اجرای زنده، این توانایی های فیزیکی کمتر به کار می آید. تسلّط افتخاری در خواندن سبک ها و روش های مختلف است و حتی موسیقی طبقات مختلف فرهنگی، نداشته ایم و نداریم خواننده ای که هم بتواند ردیف استادش را خوب بخواند (البته اگر انگیزه و حوصله داشته باشد و تمرین کند)، هم مدل خوانندگان برنامه گل ها را خوب از آب دربیاورد، هم ضربی و تصنیف قدیمی بخواند (نوار آتش دل با تنظیم استاد پایور را شنیدید)، هم از عهده ترانه های محلی خوب برآید و هم موسیقی مردمی را با همان لحن و لهجه حتی گیراتر و گرم تر از اصل ادا کند. درست مثل بازیگری منعطف و آماده که نقش های متضاد و مختلفی را با مهارت اجرا می نماید و خود را طوری به جای آن ها می گذارد که بیننده جریان زندگی و حضور را پشت این نقش حس کند. افتخاری در آواز چنین شخصیتی است: بازیگری به هزار چهره.

منبع: ایرنا

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

به "خواننده ای که اگر شجریان صدای او را داشت جهان را فتح می کرد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "خواننده ای که اگر شجریان صدای او را داشت جهان را فتح می کرد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید