داستان پیچیده مهاجرت از کلانشهرها

به گزارش وبلاگ سحر وب، حسین ایمانی جاجرمی - جامعه شناس شهری:زمانی که هزینه های زندگی در کلانشهرها بالا می رود، گروه هایی از شهروندان که نمی توانند از پس هزینه های زندگی - خرید یا اجاره مسکن، آموزش، بهداشت و درمان و... - بربیایند، ناخواسته به سمت زندگی در شهرهای کوچک رانده می شوند.

داستان پیچیده مهاجرت از کلانشهرها

به عبارت دیگر، در زمان بحران اقتصادی کلانشهرها، شهروندان خود را هرس می نمایند و افرادی که وضع اقتصادی خوبی دارند، در کلانشهرها باقی می مانند و مابقی مجبور به مهاجرت ناخواسته می شوند. با مهاجرت از کلانشهرها به شهرهای کوچک، افراد مهاجر در ابتدا شبکه های اجتماعی خود را از دست داده و سرمایه های اجتماعی شان نابود می گردد. این تنزل صندلی و تأثیرات اجتماعی روی زنان بیشتر از مردان است؛ چراکه امکانات و ارتقای شغل در کلانشهرها برای زنان بیشتر از دیگر نقاط است ولی با مهاجرت به شهرهای کوچک، صندلی اجتماعی و امکاناتی که باید در اختیار بانوان قرار داشته باشد، بیشتر تنزل پیدا می نماید. اینها مواردی است که در مسئله مهاجرت به شهرهای کوچک به چشم دیده نمی گردد اما واقعیت دارد و باید برای برطرف آنها برنامه ریزی کرد.

معمولا زمانی که موج تورمی در هر جامعه ای پدید می آید، تبعات زیادی به دنبال خود خواهد داشت. جمعیت های مهاجری که به دلیل موج تورمی محل زندگی خود را ترک می نمایند، به مکان جدید خود دلبستگی ندارند و دائم به دنبال فرصت هستند تا با بهترشدن اوضاع به کلانشهرها برگردند. همین مسئله باعث می گردد که مزایای حضور این افراد در شهرهای کوچک چندان چشمگیر نباشد.

تنها بعضی مسائل مثل رونق بازار مسکن در شهرهای کوچک می تواند مزیتی برای این مهاجرت عنوان گردد اما اگر به یکباره تعداد زیادی جمعیت به شهرهای کوچک مهاجرت نمایند، آماده نبودن زیرساخت ها و خدمات باعث می گردد تا مسائل عدیده ای گریبانگیر مردم این شهرها و مهاجران گردد. موضوع دیگر درخصوص این جمعیت مهاجر، سبک زندگی مهاجران است. سبک زندگی این افراد با زندگی در شهرهای کوچک تفاوت زیادی دارد و معمولا مهاجران به دلیل نوع زندگی ای که در کلانشهرها داشته اند، وارد تعامل با جمعیت شهرهای کوچک نمی شوند و همین مسئله ممکن است تبعاتی را به همراه داشته باشد.

با وجود این، نباید خیلی به مهاجرت دائمی این افراد خوش بین باشیم؛ چراکه تعداد زیادی از این مهاجران منتظر فرصتی هستند تا با بهترشدن اوضاع اقتصادی به شهر مبدأ خود برگردند و تنها بخش کوچکی از این افراد که ممکن است مسن بوده و امکان تغییر وضع زندگی را نداشته باشند، در همان شهرها زمینگیر شوند. با وجود این افرادی که مهاجرت به شهرهای کوچک را انتخاب می نمایند، اگر جزو طبقات نخبه و خلاق جامعه باشند، این مهاجرت به ضرر کلانشهرهاست؛ چراکه این افراد ممکن است از پس موج گرانی ها برنیایند و با مهاجرت کردن به شهرهای کوچک تمام ارتباطات و فرصت های شغلی شان از دست می رود.

یک نکته که نباید در مسئله مهاجرت آن را فراموش کنیم، این است که جابه جایی و مهاجرت بین شهرها در بین مناطق کلانشهرها هم اتفاق می افتد. به این صورت که با نامساعدشدن وضعیت اقتصادی، بعضی افراد منطقه زندگی خود را تغییر داده و به مناطق ارزان تر می روند و با این نوع جابه جایی ها شاهد طبقاتی شدن زندگی در کلانشهرها می شویم. این در حالی است که اجتماع سالم اجتماعی است که گروه های مختلف اقتصادی در یک شهر در کنار هم زندگی نمایند اما زمانی که شاهد فقیرزدایی و حذف فقرا از شهرها می شویم، طبقاتی شدن شهر نمود بیشتری پیدا می نماید.

در کنار این مسئله خانواده هایی که ملک شخصی دارند اما جزو گروه های کم درآمد جامعه هستند، چون نمی توانند محل زندگی را تغییر دهند، به نوعی در آن محل حبس می شوند. البته این افراد جزو خانواده های خوش شانسی هستند که از کلانشهرها به دلیل مسائل خارج نمی شوند اما در هر صورت امکان ارتقا و صعود اجتماعی از آنها گرفته شده است. به همین دلیل است که معتقدیم در چنین شرایطی محلات فقیرنشین امکان تغییر سرنوشت خود را ندارند و جزیره های مسکونی از طبقات دارا و ندار - همانطور که در کشورهای سرمایه داری شاهد هستیم- در کلانشهرها شکل می گیرد. الان وضعیت به گونه ای است که ما در محلات پایین شهرها شاهد این هستیم که افراد نمی توانند برای خود مسکن تهیه نمایند و مجبور به مهاجرت می شوند و در مقابل در محلات مرفه نشین هزاران واحد مسکونی داریم که ظرفیت آنها خالی مانده است.

منبع: همشهری آنلاین

به "داستان پیچیده مهاجرت از کلانشهرها" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "داستان پیچیده مهاجرت از کلانشهرها"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید